توی دنیا چیمی خوای به پات بریزم همه هستیمو من به سرا پات بریزم لب پرخنده می خوای بیا لبهام مال تو چشم پر گریه می خوای هر دو چشمام مالتو بیا تا برات بگم من وجودم مال تو بذار تا فدات بشم من غرورم مالتو اگه بازیچه می خوای بیا قلبم مال تو اگه رودخونه می خوای سیلاشکام مال تو
چرا من بی تو بمونم نمی دونم نمی تونم واسه ی زندگیکردن تو را می خوام خوب می دونم تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگیهستی تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگیهستی...
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یكی با چشمای نازش دل كوچیكمو لرزوند یكی با دست ناپاكش گلای باغچمو سوزوند تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو خداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردم نشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردم نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم از این فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی تو كه بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندم تو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردم خداحافظ گل پونه . كه بارونی نمی تونی ...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ .....!
مادرم مثل گل سوسن بود با غم و فصل خزان دشمن بود روزو شب خانه و باغ منزل باگل دامن او گلشن بود باپدر مزرعه مان را می کاشت مثل یک مرد تنش آهن بود وسط خانه محبت میدوخت دست او تا به سحر سوزن بود شعر میگفتم و هی بد میشد بر لب او غزل احسن بود قافیه نیست فقط می گویم من ازاو بودم و او از من بود گفتم از مهر لبش بنویسم سخنم لال و زبان الکن بود